سیاهی چشمای تو طعنه به رنگ شب زده
اما همین چشم سیات شکستنو خوب بلده
شدی تموم زندگیم ، همه وجود من شدی
تو رفتی و با رفتنت به ریشه هام تیشه زدی
شکستی تو دل منو ، به هستیم آتیش کشیدی
رفتی و بعد رفتنت چیا کشیدم ندیدی
عب نداره شکسته دل این روزا اسم من شده
کار منم تو این روزا ، وصله به دل زدن شده
گفته بودم شکستن دل شده رسم آدما
اما تو یه فرشته ای ، فرق می کنه رسم شما
فکر نمی کردم که تو هم بشی یه یار بی وفا
فرشته ها خوب می دونن چه جوریه رسم وفا
دستای سرد من دیگه بدون تو جون نداره
نمی تونم گریه کنم ، آخه رگام خون نداره
رو می کنم به آسمون حالا که دستامون جداست
شاید بازم ببینمت ، فرشته جاش پیش خداست